در بیشتر کشورهای پیشرفته برای این که مطمئن شوند که این عمل لازم است یا خیر به روانشناس مراجعه میکنند اما در ایران درگیر دو حوزه هستیم.
( در خبرگزاری پست شده )
حوزه اول :
اصرار خود شخص برای جراحی زیبایی است که میتواند یک اختلال باشد مثل اختلال روانی بادی دیسمورفیک (خود زشت پنداری) که یک بخشی از این اختلال در دسته بندی وسواسی _ اجباری قرارمیگیرد و به شخص از طرف روانش تحمیل می شود. شخص یک تصویر ایده آل دارد و میخواهد شبیه آن شود ، به خاطرهمین نیاز به روان درمانی فردی دارد. در گروه های روان درمانی نمیتوان روی تصاویر ایده آل تمرکز کرد.
چون هر شخصی تصویر ایده آل خود را دارد. این که تصویر ایده آل چگونه و کجا تشکیل میشود یک بحث تخصصی است و به کسی که کار روانکاوی و درمان انجام میدهد برمیگردد.
افسانه دیس مورفیا خیلی جالب است. یک دختری به نام دیس مورفیا که پدر و مادرش او را به پرستاری سپرده بودند که هروز دختر را به معبد هلن ببرد تا با دعا این زشتی ونقصی که دارد ازبین برود . و هلن تصمیم میگیرد که به دعای آن ها پاسخ مثبت دهد و این شخص را نجات دهد واو به زیباترین دختر تبدیل میشود. این چیزی است که در اسطوره دنبال میکنیم و اختلال جدیدی نیست.
نقصی وجود دارد که میتواند خیالی و غیرواقعی باشد و شخص در دنیای تصور خودش به دنبال آن بگردد و آن را در فیزیک و بدن خودش پیدا کند و بگوید این باید تغییر کند. آیا آن چه که باید تغییر کند آن قسمت از بدن است یا آن تصویر خیالی؟
وقتی تصویر روانی، با واقعیت جسمی هماهنگ نباشد میخواهد که جسم را تغییر دهد که نزدیک به تصور خیالی خودش شود و در نتیجه این جراحی و هزینه به سبد خانواده تحمیل می شود که اگر این جراحی را انجام دهم دیگر هیچ اشکالی برای من وجود ندارد. مثل جراحی بینی که خیلی زیاد شده و متاسفانه بر سر این موضوع جان خود را هم از دست میدهند. بعد از اختلال بادی دیسمورفیک با بازی عیب جو طرف هستیم شخص فقط معایبی که در خودش یا دیگران است را پیدا میکند. یعنی از وضعیت افسرده کودک درون سرچشمه میگیرد و از کسی که بیرون است مثل پزشک که به صورت والد (بیرونی ) در نظر گرفته میشود تقاضای جراحی زیبایی میکند.(شبیه افسانه دیسمورفیا) و هدف کسب اعتماد به نفس است و ارضای هوس های کودک درون برای رفع افسردگی . در اینجا نیز لازم به مراجعه به متخصص روان است.
سوال این است که شبیه چه کسی میخواهی بشوی؟ چرا میخواهی این عضو بدن را جراحی کنی وقتی که ظاهر این بینی خوب است؟
اگر بخواهیم خیلی گسترده تر نگاه کنیم در مجله های معروف دنیا مثلا یک شخص با یک بینی بزرگ را مدل کردهاند. پس در وجود او زیبایی دیگری نهفته است یا شاید میخواهند این مرزها را بشکنند اما متاسفانه در کشور ما هنوز جا نیافتاده است و همه از مدل شدن این شخص ایرادمیگیرند در صورتی که مدل، شکل خاصی ندارد و هر کسی میتواند مدل باشد به شرطی که یک سری خصوصیاتی را پر کند که قطعا یکی از آنها ظاهر و بینی نیست.
موضوع روانی دیگر بازی عیب جو است ،
در بحث بازی عیب جو : شخص در بخش نوازشی خود میخواهد این نوازش( درک وجود خودش از نگاه دیگری) و کودک درون افسرده خود را التیام دهد.
اگر پزشک بگوید که بله تو باید جراحی کنی که با خوشحالی می روند و عمل میکنند. خیلی اوقات است که از این دکتر به دکتر دیگر می روند تا دکتری به آنها بگوید نیاز به جراحی داری. جالب است که باز اکثرا از جراحی هم راضی نیستند ولی در ظاهر، تایید دیگران را ازبیرون میگیرد
حوزه ی دوم :
جامعهای که همه این کار را انجام میدهند خیلی سخت است که کسی عمل نکند و مقاومت و تابوشکنی کند.
در قبل بیشتر این جراحی ها برای خانمها بود و در حال حاضر در آقایاننیز اپیدمی شده
در بخشی از این بازی روانی عیب جو شخصی وقتی به بیمارستان مراجعه میکند مورد مراقبت های پزشکی و پرستاری قرارمیگیرد ، مراقبت هایی که همیشه دوست داشته دریافت کند به این دلیل که کودک درون او التیام پیدا کند.او حتی حاضر است که توسط جراح قسمتی از پوست بدنش پاره شود اما باز همان مراقبت و پرستاری را در خانه دریافت کند .
در اصل تمام پیوند های صمیمی دنیای اطرافش بریده شده و فقط تسلیم جراح میشود.
یعنی شخص ارتباط واقعی که باید در بیرون داشته باشد را نمیتواند بگیرد
گسسته شدن صمیمیت درفضای بیرون و گرفتن صمیمیت با جراح با هم پیوند نوازشی دارد که شخص دریافت میکند بخاطر همین خیلی لازم است که شخص حتما مراجعه کند. چون ما مرحله به مرحله که پیش میرویم متوجه میشویم که اشکالی در ارتباط با صمیمیت در فرد وجود دارد این صمیمیت را شخص در بیرون و با اطرافیانش احساس نمیکند. صمیمیت چیزی فراتر از با هم نشست و برخاست کردن است. به خاطر همین آدمها در بازی عیبجو گیر میکنند. و دیگران هم به او میگویند مثلا چقدر خوشگل شدی و…
ما در هربازی سه مرحله را در نظر میگیریم. درجه ی سوم این بازی هم حتی شکایت از پزشکها است که منبع درآمدی بشود که از قاضی میخواهد که حقش را بگیرد. کدام حق در جایی که خودش به اختیار خواسته جراحی شود. یعنی دوباره دنبال نوازشی میگردد.
اگر ما بخواهیم بالغانه تصمیم بگیریم و ببینیم وضعیت بدن و روان ما چگونه است، حتما قبل از این که با خودمان یک بازی به نام عیب جو را شروع کنیم، باید به متخصص روان مراجعه میکنیم. یعنی در اصل شخص با خودش وارد بازی میشود و بعد به تدریج اطرافیان را وارد بازی میکند. مثلا به پدرش یا همسرش میگوید پول جراحی را بده. در مرحله آخر هم همانطور که گفتم میتواند خودِ جراح را وارد کند و از آن یک منبع درآمدی بسازد از این پرونده ها کم نداریم.
پرسش ها:
-این جراحیهای زیبایی چقدر میتواند اعتماد به نفس را در افراد بالا ببرد؟
این موضوع فقط برای یک هفته میتواند باشد و بعد از آن افول میکند زیرا تصویر واقعی نیست. با یک خیال غیرواقعی، شخص میخواهد همانندسازی کنند و خودش را به ایده آل خیالی نزدیک کند. این ایده آل چگونه است کسی نمیداند.
فانتزی بر واقعیت حکم میکند و افراد آن نقابی را به صورت میزنند که بهایش را با جسم خود پرداخت میکنند.
-آیا افراط در جراحی زیبایی نشان دهنده اختلال روانی افراد است؟
نمیتوان برچسب زد و تعمیم داد اما میتواند نشاندهنده اختلال روانی یا اضطراب افراد باشد. که در بخش بالا به آن اشاره شد. اضطراب هم درمان دارد
در واقع شخص با عملهای جراحی زیاد، اصالت وجودی خود را نقض میکند (چون چهره به ژنتیک برمیگردد) .
-آیا مراجعه کنندگانی دارید که از عملهای زیبایی و تکرار آنها پشیمان شده باشند؟
بله زیاد هستند. وقتی مثلا تزریق ژل انجام داده و لبش کج شده است بعد از این که تحلیل میشوند از خود میپرسند چرا این کار را کرده اند ممکن است آن تصویر ایده آل شخصیت کارتونی مانند سیندرلا باشد.
-افرادی که جراحی زیبایی مکرر انجام میدهند با افراد عادی از لحاظ روانی چه تفاوتی دارند؟
نمیتوانم به طور قطع بگویم. زیرا باید فردی بررسی شود اما صحبتهای دیگران ممکن است باعث گسترش این جراحیها شود شخصی که میبیند همه در یک مکانی جراحی پلاستیک انجام میدهند تحت تاثیر قرارمیگیرد .البته الان متاسفانه از سن پایین و در مدارس دیده میشود.
این موضوع به آموزشهای مدرسه نیز برمیگردد. البته کودکان به تصویر اولیه بیشتر می چسبند. باید به بخش مشاوره و روان درمانی گفتارمحور مراجعه کنند.
مشاور یا روان درمانگر در مدارس میتوانند در این زمینه مفید واقع شوند.بچه ها باید به سمت اندیشیدن و فکر کردن بروند زیرا همان اتاق عمل رفتن و جراحی و بدن را دست تیغ جراحی سپردن خودش میتواند تروما بیافریند و فرد را در فکر فرو ببرد که آیا این کار لازم بود؟
-عده ای برای جذب همسر سراغ جراحیهای زیبایی میروند. این کار چقدر میتواند روی رابطه زوجین تاثیرگذار باشد و آیا باعث بهتر شدن رابطه میشود؟
جوابش میتواند منفی باشد زیرا این جذابیتها تا اندازه ای پاسخگو است. بعد از آن زمان دیگر بخش زنانگی و مردانگی اهمیت دارد.
یک زن چقدر میتواند زنانگی و یک مرد مردانگی داشته باشد؟ چقدر نیاز به دیده شدن در این حیطه نسبت به هم دارند؟ چقدر نوازش کلامی و غیر کلامی بین زوجین رد و بدل میشود؟
بخش زنانگی و مردانگی با ظاهر درست نمیشود. یک مرد اگر در بخش مردانگی خودش احساس موفقیت یا خوشحالی کند باید شوق برگشتن به خانه در کنار همسرش را داشته باشد. این تنها با ظاهر و لباس نیست باید شوقی برای ارتباط وجود داشته باشد.
این جراحیها بیشتر برای دیده شدن لحظهای است حتی میتوان گفت نوعی اضطراب است و به نوع ارتباط موثر خیلی ربطی ندارد . دیده شدن ، یعنی همان دادن و گرفتن نوازش که تا کجا میتواند پیش برود نمیدانیم .
Hi there, I check your blogs like every week. Your humoristic
style is witty, keep it up!
Feel free to surf to my web blog; gold ira companies
Thanks for sharing your thoughts. I truly appreciate your efforts and I will be waiting for your
next post thank you once again.
Here is my webpage :: losing a lot of followers on tiktok
Normally I don’t read post on blogs, but I wish to say that this write-up very compelled me
to take a look at and do so! Your writing taste has been surprised
me. Thanks, very great article.
My webpage what celebrity has the most followers on instagram