هملت ، پشتِ كوهى از درد…
در کل نمایش خانه وخانواده از ساختار مشخصی پیروی نمیکند ، تعارض ؛ یعنی پدر جایگاه زدوده شده و به فکر تولید مثل و ازدواج مجدد است ،نقش مادر بین زن بودن و مادر بودن مخدوش است و فرزندان هر کدام برای این که نقش خودشان را در جامعه پیدا کنند و رنج خودشان را کم کنند، دست به کارهایی میزنند ، یک فرزند آزادی خود را مدیون مادر است و برای اثبات
بی گناهی خود باید دست در روغن داغ فرو ببرد و داستان آتش در گلستان را باز آفرینی کند
، دستانی که میتواند تولید موسیقی کند و ساز زندگی کردن را بنوازد نادیده گرفته میشود ، دختری که با اضطراب وارد خانه میشود ، تا شاید یاری بگیرد . در طول نمایش خوشحالیِ لحظه یی ، را که با چندین شوک نقابها را شکسته و چهره تلخ زندگی را بر ملا میکند میتوانیم ببینیم . چه کسی گناهکار است؟ آنها گناه بزرگ را مانند یک سیب زمینی داغ بهم پاس میدهند؟ دختری که مثل اسم خود زلال و پاک است با ریختن خون قمارباز میخواهد همه را از این کابوس بیرون بکشد و با واقعیت روبرو کند . آیا پایان کابوس و بَهاى آن گناه ندانسته ، ریختن خون یک قمار باز است ؟ همه چیز مثل یک خواب و کابوس تمام نشدنی به نظر میرسد ، اینجا ما تقابل درد و لذت را در ریتم خانواده میبینیم ، ( آنچه لاکان به عنوان ژویسانس معرفی میکند )
زندگی آنها که مانند یک خواب ترسناک است و در خلاف جهت
(life drive)در حرکت است همه در آن در حال رنج كشيدن هستند .
سوال برکه : چرا تا وقتی میاییم بخندیم انگار کسی با پشت دست در دهان ما میکوبد؟
(نقطه درد اینجا ست ما با «پیش نویس
بعد از »هر خنده گریه است روبرو میشویم )
چرا این گونه است ؟ چیزی ناگوار، که همه آن را پیش بینی میکنند !مثل یک درد و تکرار تمام نشدنی
سوگ ناتمام ،عشق و روح را قربانی میکند. *سوگ فروختن بخشی از بدن *سوگ اسیر شدن عشق برکه توسط بعثی ها *سوگ آمدن زنی درخانه به جای … ، *سوگ شُرب خَمر برادران که تشبیه خیانت به همسر شده
_ :قطره قطره چکاندن زهر در گوشم در خواب برایم بهتر بود تا این جمله ها را بشنوم *سوگ کشتن هم رزم و رفیق برای ترس از لو رفتن عملیات جنگی و در اخر *سوگ هامون اميد خانواده که در كُما بسر ميبرد و در حال خشک شدن است ، چرا این گونه در درد و رنج دست و پا میزنند؟ باران هم گویی
نمی تواند خون ریخته گناهکاران را بشورد و با خود ببرد . گناه آلودگی و همدست بودن در این جا خبر از یک در هم امیختگی میدهد .
_در درمان رویکرد روانكاوى ، درمانگر به جدا کردن آنچه موجب رنج و درد شده است ميپردازد_
_ژویسانس : كلمه یی فرانسوی از لاکان روانکاویی که پسا فرویدی است
بعد از مقاله فروید «فراسوی اصل لذت
۱۹۲۰ »بست و گسترش داده شد
_منظور از پیش نویس : تصمیماتی که بخش
نا آگاه ما در دوران کودکی میگیرد و به صورت بازنده عمل میکنیم . یکی از این پیش نویس ها در اسطوره به داستان «داموکلس » مرتبط است
به نام «بعد از » در کتاب تحلیل رفتار متقابل اشاره شده .