کلینیک پیوند : ۰۲۱۸۸۰۴۰۳۵۷

خدا را شکر خواب بود !

خدا را شکر خواب بود !

خدا را شکر خواب بود !

پرفسور در * فیلم بانویی در قاب پنجره  روانشناسی غریب و تنها مجذوبِ تصوير زن افسونگری میشود که در پنجره فروشگاهی در کنار ورودیِ مطب  او آویزان است. یک بار در محل کار خوابش می برد. یکی از پیش خدمت ها ساعت ۱۱ بیدارش می کند

سپس مطب را ترک می گو ید و طبق عادت نگاهی به تصویر زن می اندازد .

این بار اما تصویر زنده می شود

«چون عکسِ دختر چشم و ابرو مشكى زيبايى در خيابان روى تصوير زن می افتد که از پرفسور کبریت می خواهد  » پرفسور با دختر سَر و سِر پيدا می کند در جریان دعوایی دوست پسر او را می کشد  ، و ادامه ماجراپرفسور روی صندلی می نشیند زهر می نوشد و وقتی میفهمد که به زودی دستگیرش میکنند خوابش میبرد

آن گاه در ساعت ۱۱ پیشخدمت بیدارش میکند

و پرفسور در میابد  که این همه را به خواب دیده است او با خاطری جمع به خانه خود باز میگرددو ادامهداستان

فیلم نمی گوید : همه اش خواب بود راستش را بخواهید من آدمی طبیعی مثل دیگرانم نه یک قاتل بلکه به ما گوشزد می کند : ما در نا آگاه خویش در ساحت واقعیِ ميل خويش ، همه قاتليم

اشاره لاكان به تفسير خواب فرويد بخشى كه پدر خواب سوختن پسرش را ميبيند

« میتوان گفت پرفسور بیدار میشود تا خوابش را ادامه دهد یعنی بیدار میشود تا از بخشی از ضمیر ناآگاه خود و میل خودش که خواستن آن دختر بوده بگریزد حالا او با خیال آسوده می تواند به خودش بگوید « همه اش خواب بوده » و بدین ترتیب از رویا رویی با این واقعیت اساسی شانه خالی کند که به گاه بیداری او هیچ نیست مگر آگاهی از خواب خویش .

ما با پرفسور موقر و مهربانی که یک دم به خواب خود را قاتل می بیند طرف نیستیم برعکس با قاتلی طرف هستیم که در زندگی هر روزه اش خواب میبیند که پرفسور محترم و محبوب است .

در نمایشنامه رویای  نیمه شب تابستان اثر:شکسپیر

ما با نوع دیگری از تفسیر رویا سرو کار داریم که در آنجا هم جملات شبیه به این فیلم گفته می شود شخصی که در داستان به صورت *خر در آمده وقتی از خواب بیدار میشود

می گوید : خواب عجیب و غریبی دیدم

« آدم باید *خر باشد ، که باور کند خر بوده و اون رویا رو شرح بده » ولی چون بسیار واقعی بود باورش کرده و به خودش لرزید و ترسید تا در آب ظاهر خودش را می بیند که شکل آدم است و خوشحال می شود، از این که هیچ کس رویایش را ندیده

کلمه شکسپیر در متن

« ژرف :bottom»

وقتی از عمق رویا صحبت میشه جایی که در معرض دید نیست جایی تاریک شبیه «بُن ، ژرف » که مشخص نیست  که انتهای آن چه هست  و چجوریه

فروید از

« نافِ رویا Nuble » صحبت میکند ، که ما هیچ دسترسی به آن نداریم همان طور عمیق . معنی دیگر آن شرافت هم هست که اگر رویا برای دیگران نمایان بود و او را *خر می دیدند شاید مثل درون رویا تَركش میکردندو همه از او می ترسیدند و تنها میماند

،با خوشحالی با خود میگوید خیال کردم که چی شدم ؟ چی داشتم ؟ ( منظور گوشهای دراز است )

دوستان او که همه در خواب آن شخص بودند بعد از بازگشت او خوشحال می شوند و انگار خر شدن دوست خودشان را شایعه پنداشته اند با او برای تمرین نزد پادشاه آماده شدند … و ادامه داستان

این که چقدر رویای خود را زندگی میکنیم و چقدر زندگی ما شبیه به رویای مان است سوالی است که شاید در این ۲ فیلم برای ما ایجاد شود ؟

چه چیزی ما را از خواب بیدار میکند ؟ 

منابع : کتاب تفسیر رویا از فروید

مقاله : از ژیژک از کتاب کژ نگریستن

فیلم :رویای نیمه شب تابستان اثر شکسپیر

اشتراک گذاری این مقاله

2 نظر

  • چون بیشتر خوابها از ضمیر ناخودآگاه میاد میتونست تو بیداری
    به خودآگاه تبدیل بشه

    • درتفسیر خواب از ديدگاه فرويد به ما خبر از آرزوهای ما اميالي میدهند و حقیقت همیشه در پس بخش نا آگاه وجود و به اصلاح واپس رانده ميشود ، چیزی که میتونه روزی در ما به صورت آرزو بوده باشه و میل از ما دور شده و به صورت خواب روزي خود نمایی کند ، گویی از بین بردن رقیب عشقی که به دلیل بد بودن آن آرزو، ما آنرا واپس رانده ایم و اینجا در خواب پروفسور به گونه یی عریان خودشو نشون داده

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.